دو بیتی های طنز _ سری دوم
گفتمان:
پیرمردی گفت شب باخانمش :
«لطف کن یک نیمه بوسه ای ننه »!
خانمش فرمود:«ای پیر حریص
هی مزن امشب به شهوت دامنه
کم بیا سویم، برو تنها بخواب
چونکه بیزارم من امشب از کنه !
گرچه تو هرکول یا چون رستمی
صد چومن راهم حریفی یک تنه !!
گربیایی زود پنچر می کنم
کهنه ماشین تورادر گردنه!!
گردرآری از برایم ورد نه !!
می زنم امشب تورا با وردنه»!!
==========================
شاخ گاو :
برداشت یک:
با توام ای یاوه گوی کله خر !
ای که باشدادعایت همچوناو!
چون سراغ گاو بازی می روی
کون خودرا حفظ کن از شاخ گاو !
برداشت دو :
پیرمردی گفت روزی باکسی:
بهتراز این حرف مارا یاد نیست
باطلاباید نوشت این حرف را
«شاخ گاوی بدتراز داماد نیست »!!!
=========================
دعوا وآشتی :
خانمش را توی دعواشوهرش
خشمگین با استکان و دیس زد !
چونکه شهوت غالب آمد نیمه شب
مثل گربه آمداورالیس زد !!
==========================
نصیحت :
اگر استاد بودی روزگاری
میندازاز دهانت لفظ جان را !
نصیحت های من را خوب بشنو
مزن اما بغل کن خوشگلان را !
اگرکه می زنی ،این کار زشتت
به آنی پرکند کل جهان را!
ببراورا بزن در روی تختت !
که شادی بخشد این کارت روان را !!
==========================
گاو عصاری :
مجبور به جان کند ن و شب کاری بود
محتاج به استراحت و یاری بود
تا مردن خویش دور باطل می زد !
بیچاره شبیه گاو عصاری بود




